من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

چه میکردید؟

چه میکردید اگر آینده ی رابطه عشقیتان به مادیات بستگی داشت؟ 

چه میکردید اگر برای عشقتان متحمل هرگونه تحقیر میشدید؟ 

چه میکردید اگر میفهمیدید همه چیز در دستان شما نیست و ناتوانید؟ 

 

چه میکردید اگر شریک عشقیتان تا آسمان خودخواه بود؟ 

چه میکردید اگر با دستانی بسته،خسته و وامانده رها میشدید؟ 

چه میکردید اگر مجبور بودید خودتان نباشید؟ 

 

چه میکردید اگر عاشق بودید و ناتوان از عاشق نبودن؟ 

چه میکردید اگر گوشی شنوا،شنوای درددلهایتان نبود؟ 

چه میکردید اگر عشق دست و پایتان را بسته بود؟ 

 

چه میکردید اگر تب و کابوس رهایتان نمیساخت؟ 

چه میکردید اگر زمان به زهرمارترین شکل خود میگذشت؟ 

چه میکردید اگر موفق بودید و صدها دلیل برای اعتماد به نفس داشتید اما تحقیر میشدید؟ 

 

چه میکردید اگر هیچ آغوشی پذیرای شما نبود و عشقتان هم آغوشش را باز نمیکرد؟ 

چه میکردید اگر هرروز بغض میکردید و اشک میریختید؟ 

 

این منم.گچ پژ،و زندگیم در این چه میکردید ها میگذرد... 

راهی ندارم...

نظرات 11 + ارسال نظر
مینوت سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 22:05

کاش شریک عشقت من بودم تا بهت ثابت میکردم عشق یعنی چی...چرا اذیتت میکنه؟:(((

سینا سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 22:06

چرا یه بد یه خوبو اذیت میکنه.نمیشناسمت اما بهت نمیاد آدم بدی باشی.پس چرا در عذابی دوست من؟

محمدرضا سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 22:10

سلام.میتونم کمکی کنم خانوم؟در خدمتم.نوشته هاتو دوس دارم.صادقی توشون.امیدوارم ازین احساسها نجات پیدا کنی.اما شدیدا مایلم باهات آشنا شم و کمکت کنم.بازم میام.در حال ثبت وبلاگم.ثبت کردم آدرسش رو بهت میدم.یا حق.

یه تنها سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 22:11

سلام.با هم اشتراکهای زیادی داریم.میخای همو ببینیم و صحبت کنیم؟شاید با هم آروم شدیم.شماره موبایلمو برات پیام خصوصی میکنم.فعلا دوستم.

نیلو سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 22:16

گلم تو هیچی کم نداری.دانشجوی فوق دانشگاه تهرانی.اخلاق داری.از ظاهر هیچی کم نداری.معرفت داری.مهربونی.هرچی باشه ۴ سال باهات تو یه دانشگاه بودم.دوستتم.دوست دارم.تو لیاقتت بیشتر از ایناست.خیلیا از خداشونه با تو باشن.اعتماد به نفس داشته باش.زندگیتو بساز.مطمئن باش اگه آغوش باز خواستی هستم.بیا با هم آرامش بگیریم.

فریبا سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 23:01

سلام چه خوب رشته ات حقوق زنان هست منم میخوام اقتصادرو بی خیال شم گرچه تا امروز واسه ارشد اقتصاد خوندم ولی علاقه ای ندارم یه روز وقت داشتی بیشتر درمورد منابع ارشد واین چیزا اینکه چه قد خوندی قبول شدی از کی شروع کردی مینویسی البته خودم هم باید اینترنت سرچ کنم ولی نمیدونم چرا حس میکنم کلا حس درسم بریده ولی اگه ارشد بدم حقوق زنانه واقعا ممنون درمورد انجمن زنان هم نمیدونم خیلی دوست دارم برم تو جمع فمنیسم ها ولی نمیدونم چه جور

RS232 چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 02:33 http://natashagodwin.blogspot.com/

برای انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کردم!

دختر مشرقی پنج‌شنبه 29 مهر 1389 ساعت 20:51 http://tahesardargom.persianblog.ir/

کاری که الان میکنم.با همه سختی ها زندگی میکردم.تمام این چه کردنها را من سالهاست که گذراندم.سخته اما میگذره.

یاسمن جمعه 30 مهر 1389 ساعت 20:55 http://www.ghalamdar.blogsky.com

سلام گچ پز ممنون مرسی از حرفی که زدی باعث شد که من به خودم بیام و بفهمم که همه چیز عشق نیست البته تجربه هم کرده ام
به وبلاگم سر بزن البته هنوز عاشقانه است ولی عوضش میکنم
یا حق

فریبا شنبه 1 آبان 1389 ساعت 21:38 http://www.heghoogh210.blogfa.com

سلام درست حدس زدی ولی اگه قرار بذاریم از من متنفر میشی واسه همین دوست ندارم باهات قرار بذارم دلیلشم شخصیه

تجربه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد