من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

ترک ایران به مقصد حتی جهنم

آن کس که بداند و بداند که بداند 

 

باید برود غاز به کُنجی بچراند 

 

... 

 

آن کس که بداند و نداند که بداند 

 

بهتر که رود خویش به گوری بتپاند 

 

... 

 

آن کس که نداند و بداند که نداند 

 

با پارتی و پول خرکِ خویش براند 

 

... 

 

آن کس که نداند و نداند که نداند 

 

بر پست ریاست ابدالدهر بماند 

 

 

و این اوضاع جامعه ای است که به حق گفته اند رسیدن،سهم کسانی است که هرگز نمی دوند! 

و آدم دلش میگیرد که بی عدالتی تا کی؟ 

و من میفهمم که هرچه دویده ام تا به حال،همه باد هوا بوده! 

و درک میکنم که هرچه بالاتر رسیده ام،پایین تر نگهم داشته اند! 

و از اعماق وجود میفهمم که باید بکَنم،باید بروم... 

ترک این خاک،ترک ایرانم به مقصدِ حتی جهنم...!!!  

 

  

 

پ.ن:شاکیم...شاکیِ شاکی...

یک سال است آسوده خوابیده ای ندا...

در تب روزهایی داغ، 

 

با دلی آکنده از خاطرات روزهای دلگیر، 

 

با چهره هایی که خنده چند روزی است بر لبانش نقش نمیبندد... 

 

بارانی زد... 

 

دلمان را گرفته تر کرد،چهره های غم آلودمان را تر و با اشکهایمان درآمیخت... 

 

بارانی زد... 

 

خاک تازه ی ندا را تر کرد و در اشکهای مادرش روی خاک دخترکش،در سال روز صعودش گم شد... 

 

ندا رفت تا زیبایی برود و چشمهای خانواده ای که دوستش داشتند همیشه به دنبالش بگردد...  

 

چه روز سیاهی است... 

 

پ.ن:این پست هیچ رنگ و بوی سیاسی ندارد و از روی انسان دوستی است،چرا که نفرت دارم از این سیاست که لباس دروغ بر تن دارد همیشه... 

 

 

 

مرکل یک زن است!

چندوقت پیش با امیرحسین.م داشتیم درباره توانایی های زنان و مردان حرف میزدیم. 

 

ازونجا که همیشه تو این بحثها همه جلوم کم میارن(تعریف از خود نباشه!!!)،یهو زد به سرش و گفت هیچ زنی نمیتونه به مقامهای بالا برسه! 

 

منم کلی براش مثال آوردم و کلی قیافشو کج و کوله کرد و از جواب دادن طفره رفت و خلاصه کم آورد اساسی!!! 

 

آخرین مثالی که براش آوردم صدراعظم آلمان،خانم مرکل بود و گفتم کشور به این با عظمتی رو داره اداره میکنه! 

 

هییییییییی! 

 

میدونین چی جوابمو داد؟! 

 

گفت اون که زن نیست،مَرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

 

گفتم چی؟مرکل مَرده؟مرکل زنه!همه میدونن!! 

 

گفت جسما آره،زنه.اما مثل مردها رفتار میکنه!روحیش روحیه ی یه مرده،واسه همین میتونه 1 کشور رو اداره کنه!

 

وااااااااای،یعنی جواب چرت تر از این تا حالا نشنیده بودم به عمرم! 

 

بابا،تو رو خدا کم بیار دیگه! 

 

مرکل زنه! 

 

فقط توی کشوری زندگی میکنه که زنها به حقشون میرسن و لایق هاشون میتونن درجات بالا رو طی کنن و بشن صدراعظم یه کشور! 

 

بچه پرررررررررررررررو!   

 

 

 

من زنده ام

همین که کُشته نمیشوم،خود برایت درد بزرگی است... 

 

 

 

جون مادرت،یه کم انتقادپذیری!!!

هفته نامه:بازار کار 

صاحب امتیاز:جهاد دانشگاهی(!!!) 

 

امروز هفته نامه ی بازار کار گرفتم.شماره ی ۵۳۴ که ببینم بانکها استخدام میکنن یا نه(مُردیم از بی پولی)!! 

 

همینطوری ورق زدم.دیدم صفحه ی ورزشیش یه تیتر داره به چه بزرگی: 

 

"جادوی فوتبال مرحمی بر درد بیکاری" 

 

دیدم صفحه ی روی هفته نامه هم همینو داره.یکم فکر کردم،دیدم توی این 17 سالی که از 23 سال زندگیم درس خوندم تا حالا مرهم رو با "ه" دیده بودم،نه با "ح"!!! 

 

2 تا فرهنگ لغت داشتم،عمید و دهخدا.باز کردم.توی هردوتاش مرهم رو با "ه" نوشته بود. 

 

ازونجا که آلرژی شدیدی به غلط املایی دارم، 

(قابل توجه رفیق عزیزم،ساناز )، 

زنگ زدم دفتر هفته نامه،بخش تحریریه(حیف پول تلفن)! 

 

 یسسسسسسسسسسسسسس!(YESSSSSSSSSS)

 

یه آقایی برداشت و غلط املائی رو بش گفتم!!! 

 

فکر میکنین چی جواب داد؟؟؟ 

 

بله!!!در کمال پررویی گفت:شما اصلا میدونی مرهم یعنی چی؟؟؟خانوم ما درست نوشتیم،توی کلیات سعدی هم مرهم رو با "ح" نوشته!!!  

اون لحظه من جای جناب سعدی تنم تو گور لرزید! 

 

خلاصه با کُلی کَل کَل،آقا قبول نکرد که مرهم با "ه" درسته و گفت ما درست نوشتیم!!! 

 

از من اصرار،از اون انکار! 

از من اصرار،از اون انکار! 

 

آخرشم گفت ما درست نوشتیم! 

 

منم گفتم من که قبول نمیکنم،حالا شما هی بگو ما درست نوشتیم،آقای محترم(!!!)،اصرار بر اشتباه خیلی زشت تر از خود اشتباهه(منم تا میتونستم گنده گنده میحرفیدم)! 

 

بعد هم بی خداحافظی تقریبا گوشی تلفن رو کوبیدم! 

 

حقش بود مرتیکه ی ب... ح...!!!

 

(جاهای خالی رو خودتون پرکنید)  

 

 

 

 

عکاس:گچ پژ (عکس فوق،بسیار بسیار هنری است!)

 

این هم لینک صفحه ی اول هفته نامه: 

http://www.bazarekar.ir/files/archiv-bazarekar/534%20bazar/Np534-01.pdf