من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

یک سال است آسوده خوابیده ای ندا...

در تب روزهایی داغ، 

 

با دلی آکنده از خاطرات روزهای دلگیر، 

 

با چهره هایی که خنده چند روزی است بر لبانش نقش نمیبندد... 

 

بارانی زد... 

 

دلمان را گرفته تر کرد،چهره های غم آلودمان را تر و با اشکهایمان درآمیخت... 

 

بارانی زد... 

 

خاک تازه ی ندا را تر کرد و در اشکهای مادرش روی خاک دخترکش،در سال روز صعودش گم شد... 

 

ندا رفت تا زیبایی برود و چشمهای خانواده ای که دوستش داشتند همیشه به دنبالش بگردد...  

 

چه روز سیاهی است... 

 

پ.ن:این پست هیچ رنگ و بوی سیاسی ندارد و از روی انسان دوستی است،چرا که نفرت دارم از این سیاست که لباس دروغ بر تن دارد همیشه... 

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
رویا یکشنبه 30 خرداد 1389 ساعت 18:49

یادش گرامی.یاد تمام عزیزانی ک پر کشیدند گرامی...

سمیه دوشنبه 31 خرداد 1389 ساعت 12:12 http://jojooooo.blogfa.com

این عکس نداست؟؟؟

بلهههههههههههههههههه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد