من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

در نکوهش لایحه حمایت از مردان خانواده

لایحه ی حمایت از مردان در حال تصویب شدن است...

ازدواج دوم مرد بدون اجازه ی همسر اول...

 

اما آیا مردان توانایی داشتن 1 همسر به بالا رادارند در حالی که اکثر زنان این نسل که نسل ما باشد همپای همسران خود کار میکنند و باز هم خرج خانواده در نمی آید؟

آیا روح و روان مردان این نسل که نسل ما باشد میتوانند غیر از عشق زندگی خود که همان همسر اول باشد،دومین همسری هم داشته باشند؟

آخر میدانید...دختران و پسران این نسل که نسل ما باشد با عشق ازدواج میکنند نه با زور و سنت.

 

لایحه ی حمایت از مردان توسط امثال فاطمه آجرلو میخواهد تصویب شود.اما خانم فاطمه آجرلو،اگر همسر شما بدون اجازه ات همسر دومی داشته باشد چه حسی به شما دست میدهد؟؟؟ 

چرا برای مردان و زنان شریف ایرانی فقط نسخه میپیچید؟

 

میدانید...آخر مردان همفکر ما آنقدر وفادار و عاشق هستند که فکر این بی شرافت بازی ها را نمیکنند و همپای ما زنان در فراز و نشیب زندگی ایستاده اند.

بی فایده است...

بی فایده...!!

 

مردان این نسل که نسل ما باشد خودشان این لایحه را تمسخر میکنند و اصلا و ابدا قند توی دلشان آب نمیشود...

 

آری.مردان این نسل که نسل ما باشد شرافت اخلاقی خود را به هیچ چیز نمیفروشند.

اما من نمیدانم...مشکلات بزرگتری هم در جامعه وجود دارد همچون بیکاری فارغ التحصیلان فوق لیسانس بهترین دانشگاههای ایران،تورم،کلاهبرداری های حرفه ای در سطح کلان،کار کودکان و...

 

میدانید...

کسی اگر هم بخواهد با این اوضاع نمیتواند دو همسر داشته باشد.

نمایندگان زن مجلس،شما همه زن هستید!

اولین شاخصه ی وجودی هر انسان جنسیت اوست.

شما در آنجا باید طرفدار حقوق زنان باشید،نه مردان!

آخر به شما چه باید گفت؟

نمیدانم... 

خواهش نوشت:از مردانی که این پست را میخوانند خواهش میکنم نظر خود را درباره ی این لایحه بگویند،ما هم روشن شویم!

دل نوشت من(من زنم)

من زنم و این ردپای من است،هنگامی که از زن مینویسم.از زن بودن و زنانگی.از زنانگی کسانی که زن بودن را خوار کرده اند و خاری شده اند به چشم شیرزنان

از کسانی که زنانگی تن و روح خود را فروخته اند و ذهن خود را برده ی بیکار مردانی ساخته اند که از زن فقط زنانگی جسمش را میدانند و بس. 

میشود روزی بیاید که زن در چشم مرد فقط جسم نباشد،تن نباشد...وچیزی باشد فراتر از آن و زنانگی جسمش تنها مشخصه ی وجودیش نباشد؟میشود روزی بیاید که شیرزن،مرد خطاب نشود و زنان همه شیرزن باشند؟ 

من شیرزنم هنگامی که به زن بودنم میبالم و برای زن واقعی بودن میجنگم و شیرزنانگیم را در برابر سخره ی دیگران حفظ میکنم و مفتخرم که زن باشم.موجودی ظریف و نحیف،در عین حال قدرتمند.موجودی ملایم و احساساتی،در عین حال جدی.موجودی فرشته مانند و مهربان،در عین حال حافظ وجود خویش. 

من زنم. 

زنی که زنانگی اش را به هیچ برتری جویی ای آلوده نمیکند و بشر را دوست دارد.چه زن و چه مرد و در برابر ظلم مردانی که او را ضعیفه میخوانند خشونت به خرج نمیدهد و همیشه راه را مسالمت آمیز و منطقی طی میکند. 

من شیرزنم وقتی با جسم نحیفم هرگز ضعیف نیستم و با روح ملایمم هرگز سست.من شیرزنم وقتی از نگاهم مهربانی میبارد و همزمان استحکام.من همان ماده شیرم وقتی با شجاعت از خود دفاع میکند و روزی در جامعه ای که او را میکوبد همچون شیر نر بر مسند واقعی اش خواهد نشست. 

من یک شیرزن به تمام معنی ام وقتی جلوی مردانی که میخواهند ضعیف باشم تا مرا تحت سلطه درآورند،همچون کوهی می ایستم و تحت سلطه نمی آیم و از وجود خویش دفاع میکنم و چشم مردمانی،کور که میخواهند در جامعه حضور نداشته باشم و شیری باشم که کنج لانه اش کز میکند. 

خیر!

من شیرزنی ایَم که حضور دارد و غرشش تمام عالم وجود را میگیرد و از حق خود دفاع میکند و عطر تن و روحش،عطر مهربانی و عدالت جویی است.این منم.شیرزنی که هست و میماند و میبالد. 

این منم.شیر زن... 

 

بهشت تهران به جای بهشت زهرا

خیابونا مثل قبرستون. 

 

مردم مثل مرده. 

 

مغازه ها همه تعطیل به علت کساد. 

 

چراغای خیابونا همه خاموش. 

 

این خلاصه بیرون رفتنم بود در حالی که دلم گرفته بود و خواستم مثلا باز بشه. 

بدتر گرفت. 

 

نمیدونم چرا؟اما یه اپیدمی بدی افتاده توی مردم. 

همه کسلن و توی خودشونن. 

 

این خیلی بده

شور زندگی از ایرانی جماعت گرفته شده 

شهر شده قبرستون و آدما،مرده های متحرکش. 

 

چرا؟؟  

 

روزه ای که گناه کبیره میشود

آقاجون نمیتونی روزه نگیر! 

 

عجب گیری کردیما.شماها روزه میگیرین،گشنه میشین،پاچه ما رو میگیرین. 

چیه؟تو رودربایستی خداتون موندین؟؟؟ 

 

چه جوریه؟روزه میگیرین که به قول خودتون "حق الله" رو رعایت کرده باشین،اونوقت پاچه ما رو میگیرین و "حق الناس" رو رعایت نمیکنین؟ 

 

نمیتونی،نگیر! 

عزیز من ،گناهت پای من... 

نمیتونی نگیر! 

 

من هرطرفه برم جهنم،از روی الکی پاچه دیگران رو گرفتن نمیرم جهنم! 

 

من نمیفهمم.این دیگه چه جور دینداریه؟ 

روزه بگیری،سگ شی،پاچه اطرافیانتو بگیری. 

زور که نیست.گفتم گناهش پای من

تو نگیر،من جات با خدات طرف میشم. 

 

همون خدایی هم که دم ازش میزنی فکر نکنم راضی باشه تو روزه بگیری اونوقت به دیگران گیر الکی بدی!

 

دو تا نکته درباره روزه بگم و برم

 

1)شماها میگین روزه گرفتن مال اینه که درد بدبخت بیچاره ها حس بشه. 

نخیر،حس نمیشه.میدونین چرا؟چون اون گدائه غذا رو دست تو میبینه و نداره بخوره.اما شماها همه باید جلوتون هیچی نخورن تا نکنه شماها دلتون بخواد!! 

 

2)به قول خودتون "حق الناس" از "حق الله" واجب تره! 

پس خانوم و آقای محترم(!!!)،نمیتونی خوش خلق باشی بیجا کردی روزه بگیری.    

 

توضیح نوشت:امروز 2 نفر که روزه بودن الکی،خدایی،الکی،پاچمو گرفتن!

یک شعر و همین...

آن روزها...  

 

هر کسی خوشه ای باران به دندان می کشید عشق را می فهمید،  

 

و اگر بساط حنجره اش را حراج می کرد فریادش به فروش می رفت.  

 

افسوس سال هاست ساقه سبز باران را رعد ناشُکری سوزانده است.  

 

و عمریست که؛  

 

خاموشی پیشه ی آدم هاست . . .