خیابونا مثل قبرستون.
مردم مثل مرده.
مغازه ها همه تعطیل به علت کساد.
چراغای خیابونا همه خاموش.
این خلاصه بیرون رفتنم بود در حالی که دلم گرفته بود و خواستم مثلا باز بشه.
بدتر گرفت.
نمیدونم چرا؟اما یه اپیدمی بدی افتاده توی مردم.
همه کسلن و توی خودشونن.
این خیلی بده.
شور زندگی از ایرانی جماعت گرفته شده .
شهر شده قبرستون و آدما،مرده های متحرکش.
چرا؟؟
آره.راس میگی.منم دقیقا اینو حس کردم.تهران دیگه تهران سابق نیست.به این دلیله که مردم هیچ امید و دلیلی برای شاد بودن ندارن.
سلام.حرفی که زیر عنوان وبت زدی قبول ندارم اما عقایدت محترمه خانوم.اما راست میگی.تهران خیلی خاموشه.همه افسردن.همه دارن اعتقادشونو از دس میدن.افسوس.
نمیدونم چرا بعضیا همه چیو ربط میدن به اعتقاد.آقای امیرمحسن این کسلی دلیل دیگه داره.دلیلش بی دلیلی مردمه برای زندگی.اههههههههه.:(((
متاسفانه حق با توئه
اینجا شهره یا قبرستون؟