منم،دل مشغول ایرانی آزاد و زنانی مقتدر،انسانی دگراندیش و خدایی که هست و نیست و حقیقتی که گم شده است و انسان گرایی ام که به تمسخر گرفته میشود و اشکهای دم مشکم که هرروز می آیند و تارم که به جانش قسم میخورم و گچ پژم چون نفرتی عمیق دارم از عرب جماعت و ایرانیم و ایرانی که میسازمش و ...این منم...
ادامه...
خاموشی
و بدتر غفلتی که ورای آن بیدار است تا این آدمها را خفته نگاه دارد.
سلام
ممنونم از حضورتون
وقتی در گور خفته ای تنها نشانه وتنها صدا سنگ گورت است...
از اون نکته تنفر از عرب خوشم امد
فکر میکنم نقاط مشترک فکری داشته باشیم
کسی که هیچکس است