من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

امروز کاری کن!

لازمه ی زندگی،تلاش و مخاطره است. 

 

نه تنها یک نفس کشیدن ساده...  

 

امروز مخاطره کن! 

 

امروز کاری کن! 

 

نگذار که به آرامی بمیری! 

 

قطره ی من

این روزا به دلایلی سرخوشم... 

 

نوشتنم نمیاد درباره موضوعاتم... 

 

میخوام خودمو بنویسم،اما حیف که "من" برای خیلی ها قابل تحمل  

 

نیست. 

 

تازه از برزخ آزاد شدم و از بلاتکلیفی درومدم. 

 

زندگی فعلا مثل قطره شبنم زلال و زیباست واسه من. 

 

اما حیف که واسه خیلی ها تو این کره ی خاکی زندگی سخته! 

 

با این فکر نمیتونم شاد باشم و از لحظات خوشم لذت ببرم. 

 

انسان های دیگه پر از دردن!!!

 

این جوری "پاپتی" چطور میتونه خوشحال باشه؟!  

 

 

 

 

سکوت من

وقتی مجبورم می کنند سکوت کنم،هیچ راهی جز تلافی برایم نمی ماند... 

 

 آن هم با سکوت! 

 

من سکوت را با سکوت تلافی میکنم،آنگاه که  

نمی خواهند سکوت کنم... 

 

من جذام ندارم فقط یه انسان گرام!

همچین نگاهم کرد که کلمه رو زبونم ماسید!

 

انگار گفتم فاشیسم،یا مثلا کمونیسم...! 

 

فقط گفتم انسان گرایی سکولار...همین... 

 

نمیدونم این چه حساسیتیه که دیگران یه "ئیسم" ها دارن. 

 

خلاصه دیگه ادامه ندادم. 

 

اصلا به اون چه ربطی داره که من به انسان گرایی اعتقاد دارم...؟  

 

 

 

 

 پ.ن:برای دانستن درباره ی انسان گرایی،به  پست "انسان گرایی سکولار" من مراجعه کنید.

می شناسید؟

پرنده ی بی قفس،این روزها می شناسید؟