من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

من،در آرزوی جهانی بی خشونت

یکی به یاریم بشتابد

شناسنامه ی ایسمیک من

داشتم ایسم ها رو مطالعه میکردم.برام ایسم هایی که بهشون معتقدم جالب بود: 

 

ناسیونالیسم:ملی گرایی 

 فمینیسم:تلاش برای رفع تبعیض علیه زنان

 

لیبرالیسم:آزادی برای همه

راسیونالیسم:عقل گرایی

 

دموکراسی:حکومت مردم بر مردم

پاسیفیسم:صلح طلبی

 

پاتریونیسم:وطن گرایی مطلق

اسکپتیکیسم:شک گرایی

 

سکولاریسم:عقیده به امور دنیوی

آمپریسم:اعتقاد به تجربه و مشاهده در اعتقادات و ایمان  

 

روایت بی پولی یک دانشجوی علوم انسانی

سکانس اول:علوم انسانی به جرم  زیبای انسانی بودن هدف خشم قرار میگیره و آدما از دونستنش منع میشن و کتابای راجع بهش ممنوع الچاپ میشن و انسان گرایی جرم محسوب میشه و من دانشجوی علوم انسانی و تشنه ی دونستنش هم به جرم انسان گرایی مجرم محسوب میشم...

سکانس دوم:دانشجو از ازل تا ابد تو این مملکت مورد خشمه و اگه پارتی نداشته باشه کار نداره و بنابراین پول نداره...

سکانس سوم:یه چیزی وجود داره به اسم یارانه ی کاغذ که به چاپخونه ها تعلق نمیگیره،مخصوصا برای چاپ کتابهای مربوط به علوم انسانی غربی و این یارانه تعلق میگیره به روزنامه ها،اون هم بعضی روزنامه های مورد لطف...

سکانس چهارم:یه دانشجوی بی طرف تشنه ی دونستن آس و پاسی مثل من دربدر دنبال کتاب "روح القوانین" جناب "منتسکیو" میگرده و پیداش نمیکنه و وقتی پیداش میکنه قیمتش از خدا تومن هم بالاتره،دست از پا درازتر با لب و لوچه ی آویزون برمیگرده خونه و دست به دامن سایت های دانلود کتاب میشه اما پیدا نمیکنه...

نتیجه گیری:خواهشمندیم اگه کسی لینک دانلود کتاب مذکور رو داره به ما هدیه کنه و یه دانشجو رو از خماری خوندن کتاب در بیاره...

عذرنوشت:از دادن مژدگانی معذوریم چرا که شپش در جیب مبارک قمار میکند! 

 

خلیج فارس همیشه خلیج فارس میمونه!

سلام... 

 

وقت ندارم برای مطلب نوشتن چون نیستم

 

فقط و فقط یه پُست ضروری میذارم و خواهش میکنم شما هم این پست رو توی وبتون آپ کنین و کاری که میگم انجام بدین. 

 

 

عربهای منطقه که از هیچ کاری برای کوبیدن ایرانیها در طی هزاران سال دریغ نکردن،الآن هم دست بردار خلیج همیشه فارس ما نیستن و درصدد تغییر اسمشن. 

 

خواهش میکنم به سایت زیر برین و به "خلیج فارس" رای بدین. 

 

به امید ایرانی آریایی و بازگشت به فرهنگ متمدن دوره ی کوروش کبیر. 

 

ممنونم

 

www.persianorarabiangulf.com 

 

اندیشه های ناگفتنی من

ناراحتم... 

 

ناراحتِ ناراحت... 

  

چون مطلب جدیدی درباره ی "آبسولوتیسم" نوشتم که به نظر خودم عالی از آب دراومده. 

 

همچنین مطالب دیگه ای درباره ی "خشونت" و "گذشته،حال،آینده" که هیچ کدوم از این 3تا مطلب رو نمیتونم توی وبلاگ آپ کنم. 

 

هرکدوم به دلایل متفاوت

 

ناراحتم از سکوت اجباری و دزدی اندیشه ها... 

 

 

ترجمه نوشت:"آبسولوتیسم" یعنی اعتقاد به نظارت یک بر همه.

زن آفریده شد

از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد:چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید؟
خداوند پاسخ داد:دستور کار او را دیده ای؟
او باید کاملا'' قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد.

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از
جایش بلند شد ناپدید شود.

بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا
قلب شکسته، درمان کند.
و شش جفت دست داشته باشد.
فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد.
گفت:شش جفت دست؟امکان ندارد؟
خداوند پاسخ داد:فقط دست ها نیستند. مادرها باید سه جفت چشم هم داشته
باشند.
-این ترتیب، این می شود یک الگوی متعارف برای آنها.

خداوند سری تکان داد و فرمود:بله.
یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید،
از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!
و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند،
بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد.

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید .
خداوند فرمود:نمی شود !!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است،
تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با
یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی .
بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی
که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد .
فرشته پرسید:فکر هم می تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد:نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد.
.
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد.به شما گفتم که در این یکی
زیادی مواد مصرف کرده اید.
خداوند مخالفت کرد:آن که نشتی نیست،اشک است.
فرشته پرسید:اشک دیگر چیست ؟
خداوند گفت:اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی،تنهایی، سوگ و غرورش.
 

فرشته متاثر شد.
شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها
واقعا'' حیرت انگیزند.
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند.

همواره بچه ها را به دندان می کشند.
سختی ها را بهتر تحمل می کنند.
بار زندگی را به دوش می کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.
وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.
وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.
وقتی خوشحالند گریه می کنند.
و وقتی عصبانی اند می خندند.
برای آنچه باور دارند می جنگند.

در مقابل بی عدالتی می ایستند.
وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد،نه نمی پذیرند.
برای همراهی یک دوست مضطرب،با او به دکتر می روند.
بدون قید و شرط دوست می دارند.

وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و وقتی
دوستانشان پاداش می گیرند،می خندند.
در مرگ یک دوست، دل شان می شکند.
در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند،
با اینحال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند،قوی و پابرجا می مانند.
آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند که نشانتان بدهند چه قدر
برایشان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و
بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد
کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان
می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند
زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.

خداوند گفت:این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد
فرشته پرسید:چه عیبی ؟
خداوند گفت:قدر خودش را نمی داند...